مولودی حضرت رقیه - 2

مولودی حضرت رقیه - 2

مولودی حضرت رقیه - 2

مولودی حضرت رقیه - 2

مولودی حضرت رقیه - 2
مولودی حضرت رقیه - 2
موضوعات
آرشیو
آمار
جستجو
جدید ترین مطالب
تبلیغات
آخرين ارسال هاي تالار گفتمان
حضرت زهرا(س)-شهادت از غصه خبر نبود، تا فاطمه بود دل بود، دل و سرود، تا فاطمه بود این خ

حجت الاسلام رضا جعفری

حضرت زهرا(س)-شهادت



از غصه خبر نبود، تا فاطمه بود

دل بود، دل و سرود، تا فاطمه بود

این خانه که بوی درد و غربت دارد

پر بود ز بوی عود، تا فاطمه بود

زین خانه همیشه بوی گل می آمد

این عطر همیشه بود، تا فاطمه بود

از بعد نبی دوباره هم می آمد

جبریل در آن فرود، تا فاطمه بود

در چشم علی همیشه آبی می شد

یک خاطره کبود، تا فاطمه بود

این ها که به خویش تسلیت می گویند

بودند ولی چه سود، تا فاطمه بود

تکلیف علی چه هست چون فاطمه نیست؟

تکلیف علی چه بود، تا فاطمه بود؟


تعداد بازديد : 147
یکشنبه 11 فروردین 1392 ساعت: 23:45
نویسنده:
نظرات(0)
نفرین به نیزه ها که تو را می برند ، حسین! نفرین به کوفیان که درین لشکرند، حسین! آه از غروب روز دهم

 

نفرین به نیزه ها که تو را می برند ، حسین!
نفرین به کوفیان که درین لشکرند، حسین!
آه از غروب روز دهم...این چه مغربی ست...
سردارهای عشق، چرا بی سرند؟ ، حسین!
این چشمهای حضرت عباس ...(یا قمر!)
دلواپس گلوی علی اصغرند ، حسین!
سر می بُرند مدعیان ِ امور دین
سیم و زر و حکومت ری می خرند، حسین!
بادا حرامشان همه ی روزهای عمر
آنها که دزد ِ جامه و انگشترند ، حسین!
این اسب ها که روی تن ماه می دوند
فردا شغال های صف محشرند حسین!
*
دیدی که پا به پای عطش هات آمدند؟
این دستها! که ساقی ِ آب آورند، حسین!


تعداد بازديد : 469
جمعه 09 فروردین 1392 ساعت: 9:04
نویسنده:
نظرات(0)
مشاهده ادامه مطلب
چهل روزه که این سرهای بی تن به گردش رفته در هر کوی و برزن نخست از کربلا تا کوفه رفته سپس تا

 

چهل روزه که این سرهای بی تن

به گردش رفته در هر کوی و برزن
نخست از کربلا تا کوفه رفته

سپس تا شام تا درگاه دشمن
چهل روزه که زینب هست سالار

بر این خیل اسیران گرفتار
چهل روزه که سجّاد است بیمار

به فرمان خدای حیّ قهّار
شهیدان جان نثار یار کردند

ز جان ومال خود ایثار کردند
ره ظلم وستم را سد نمودند

تناور نخل دین پربار کردند
زبان حیدری در کام زینب

نموده روز دشمن را چنان شب
زمان خطبه ی غرّای سجّاد

یزید از شرم دائم می گزد لب
چو آن کاخ ستم لرزید از خون

سر آمد اقتدار قوم ملعون
نمایان گشت بر افراد عالم

شود پیروز بر شمشیرها خون


تعداد بازديد : 219
جمعه 09 فروردین 1392 ساعت: 9:03
نویسنده:
نظرات(0)
مشاهده ادامه مطلب
شاید روضه خوانی حضرت زینب(س) برای حضرت رباب(س) و بقیه کاروان: آه! اینجاست شروع سفرش، یادت هس

 

شاید روضه خوانی حضرت زینب(س)

برای حضرت رباب(س) و بقیه کاروان:


آه! اینجاست شروع سفرش، یادت هست؟
«نینوا... ماریه... نام دگرش...»، یادت هست؟

آه! اینجاست مناجات شب آخر او
حال نیمه شب و آه سحرش یادت هست؟

آه! اینجا پدر آسیمه سر از راه رسید
روی بگذاشت به روی پسرش، یادت هست؟

آه! اینجاست که او خواست علی اصغر را
گفتی آرام: «بیا و ببرش»، یادت هست؟

آه! اینجا به دل حرمله ها کار نکرد
خطبه خوانی علی و پدرش، یادت هست؟

آه! اینجاست که سیمرغ حرم سقا شد
لیک با آب زمین ریخت پرش، یادت هست؟

داغ جانسوز برادر به برادر که رسید
زیر آن بار دوتا شد کمرش، یادت هست؟

چون که می گفت : «خداحافظتان اهل حرم»
"طرز عاشق کشی" چشم ترش یادت هست؟

بی خبر از پسر فاطمه مضطر بودیم
ذوالجناح آمد و آمد خبرش، یادت هست؟

و همین جا وسط مهلکه ناگه دیدیم
جای خورشید نشسته است سرش، یادت هست؟


اربعین 1434


تعداد بازديد : 1025
جمعه 09 فروردین 1392 ساعت: 9:00
نویسنده:
نظرات(0)
مشاهده ادامه مطلب
از ظهر خون گرفته ی روز دهم نوشت از عشق ! از جفا ! همه را کلهم نوشت پنجاه سال قبل، پس از حجه الوداع

 

از ظهر خون گرفته ی روز دهم نوشت
از عشق ! از جفا ! همه را کلهم نوشت
پنجاه سال قبل، پس از حجه الوداع
هی از غدیر گفت و مرتب ز خم نوشت
از کورها نوشت و ز کرها نوشت و بعد
از دستهای بیعت ِ در شهر گم نوشت
تاریخ بوی دلهره میداد و با هراس
از اسب ها و آن بدن زیر سم نوشت
" دیدم که ماه را به سر نیزه برده اند"
این را پس از محرم شصت و یکم نوشت
"تاریخ" می نوشت و پر از اشک و آه بود
ذهنش پر از شهادت خورشید و ماه بود
یک کاروان ستاره ی زخمی دم غروب
بین ستاره ها قمری کاشف الکروب
قصد سرش ادامه ی طی الطریق بود
روی تن اش قیامتی از رد تیغ بود
آه از تو از حکایت گودال... بوی سیب
از عطر بی نظیر تن ات...عطر یا حبیب
از هر رگ بریده ی تو ماه می چکد
دریای ماه می شود این خاک عنقریب
این لاله های سرخ همه عاشق تواند
گشتند آشنای تو "یا حضرت غریب"
حالا بگو به زلف بلندت تکان دهند
تا لاله ها برای تو هر روز جان دهند
فریاد از دمی که برافتد نقاب ها
از آسمان به کل زمین ات نشان دهند
خورشیدها به لرزه بیفتند و کوهها
با بغض شان تمام جهان را تکان دهند
وقتی منجمان به تن ات خیره میشوند
باید به سینه ات لقب کهکشان دهند
تاریخ زیر خنده زد آن دم که شمرها
می آمدند تا قمرت را امان دهند !
حتی بهشت بی تو ندارد حلاوتی
تو کشتی نجات و چراغ هدایتی
وقتی سپاه فتنه تن ات را نشان گرفت
از نیزه ها حرارت عشقت امان گرفت
ای عشق ...این شهادت سرخ تو بود که
از زینب صبور تو حتی توان گرفت
از روی نی برای زمین استخاره کن
فکری به حال دختر بی گوشواره کن
با نیزه ها بگو به کجا می روی حسین؟
برگرد و زخم های تن ات را شماره کن
از ظهر خون گرفته آنروز ...تا به حال
طی شد هزار و سیصد و هفتاد و چند سال
بر ما چقدر بی تو محرم گذشت و رفت
از دیوها چه بر سر آدم گذشت و رفت
منصورهای عشق تو بالای دارها
آوار بمب ها ...خبر انفجارها......
هر روز روی نیزه سری گریه می کند
حتی برای عاقبت نیزه دارها...
یک عده در دعای فرج پیر می شوند
عجل فرج لــــــــ ِ حال دل بی قرارها
وقتی که باغ ها همه در خشکسالی اند
فرقی ندارد آمد و رفت بهارها
از ظهر خون گرفته ی تو غرق در شبیم
درگیر روضه های پریشان زینبیم
با چادر سیاه به میدان نشسته ایم
برعکس ِ هرزگی جهان، ما محجب ایم!
تو بی سری و ما سرمان روی تن ...حسین!
سر می دهیم تا که بدانی مودب ایم
+
دل می دهیم ما به تو.......سر می دهیم،عشق!
(آه از غروب کرب و بلا...از شب دمشق)


تعداد بازديد : 147
جمعه 09 فروردین 1392 ساعت: 8:59
نویسنده:
نظرات(0)
مشاهده ادامه مطلب
بشکفت گلی،سه بار از حنجره ات رویید، دمی ، بهار از حنجره ات با زخمه ی تیر، می نوازی غم را آو

 

بشکفت گلی،سه بار از حنجره ات

رویید، دمی ، بهار از حنجره ات

با زخمه ی تیر، می نوازی غم را

آویخته ای سه تار از حنجره ات



(2)


بر شانه ی خود ،دو بال پرپر دارد

در مشت،یک آسمان ،کبوتر دارد

خالی شو از این فرات تشنه ،ای مشک !

سقای تو قصد حوض کوثر دارد


تعداد بازديد : 151
جمعه 09 فروردین 1392 ساعت: 8:58
نویسنده:
نظرات(0)
مشاهده ادامه مطلب
لحظه ، لحظه ، از رخ دنيا نقاب افتاده است نقش يك " خون " روي قاب آفتاب افتاده است هاي ! اي گريان

 

لحظه ، لحظه ، از رخ دنيا نقاب افتاده است
نقش يك " خون " روي قاب آفتاب افتاده است

هاي ! اي گريان ملائك ! تازه فهميدم چرا
شأنتان روز نخستين در حجاب افتاده است

باز با پاي عبور از شرم اين بن بست ظلم
اسب خونين يال مغرب در شتاب افتاده است

رخ بپوشان مغرب حيران كه رو در روي اشك
بر پگاه ني، نگاه بوتراب افتاده است

«‌ ديده بگشا ، نقش انسان ماند با جامي تهي »
« سوخت لاله ، مُرد ليلي ، خشك شد سرو سهي »

رنگ و آب عشق ماند و آبروي آب رفت
گرچه روي آب ، رنگ ماهتاب افتاده است

در حضور همزمان ِ مهر و ايثار و ادب
قصهء آب و عطش از آب و تاب افتاده است

دست و بال مشك پر بود از خُم شهد شهود
مشك ، اينجا بي نياز از لطف ِ ........... ! !

قافيه با آب... هرگز... شعر من هم تشنه باد
آب ، خود ، در يك سراب بي حساب افتاده است

« ديده بگشا اي پس از سوءُ الغزا، حُسنُ الغزا »
« ديده بگشا بر عدم ، اي مستي ِ هستي فزا »

تا قیامت گرچه از پاييز كوتاه حسين
عرش و فرش و ماسوا در التهاب افتاده است

نور آن آموزه ها بر تارك تار زمين
هر زمان تا ساحل يوم الحساب افتاده است

نامتان ماناترين ، از يُمن ايمان شما
عشق را راهي در اين دار خراب افتاده است

« ديده بگشا بر ستم در اين فريبستان ، علي »
« شمع شبهاي دژم ، ماه غريبستان ، علي »


تعداد بازديد : 117
جمعه 09 فروردین 1392 ساعت: 8:57
نویسنده:
نظرات(0)
مشاهده ادامه مطلب
فلک بی تاب عشقی آتشین است منور آسمانها و زمین است چراغ روشن ماه شب افروز به حیرت از دو نور مه ج

 

فلک بی تاب عشقی آتشین است
منور آسمانها و زمین است

چراغ روشن ماه شب افروز
به حیرت از دو نور مه جبین است

مبارک بر همه میلاد صادق (ع)
که با میلاد پیغمبر قرین است

و صادق (ع) وارث علم پیمبر
از او بنیاد دانشگاه دین است

منزه طینت و خوی محمد (ص)
فروغ دین و قرآن مبین است

چراغ آسمان آفرینش
و بر دلهای ما نور یقین است

کلامش پرتو لطف الهی
زلال ترجمان یا و سین است

ملائک عاشق دیدار احمد
و نور دیدگان مسلمین است

و او در آفرینش قطب عالم
رسول صادق و پاک و امین است

فلک خم گشته در اکرام و تعظیم
که او تاج رسالت را نگین است

جهان خرم از این فرخنده میلاد
شمیم گلشن و خلد برین است

بیفکن پنجه در حبل الهی
که بی شک مصطفی حبل المتین است

نوشته بر رواق عرش با نور
میان انبیا والاترین است

زمین پرتو فشان از نور توحید
تمام آسمان محو زمین است


تعداد بازديد : 227
جمعه 09 فروردین 1392 ساعت: 8:55
نویسنده:
نظرات(0)
مشاهده ادامه مطلب
السلام علیک یابن ام البنین (س) تو آینه علی نمایی عباس! اوصاف تو یک به یک خدایی عباس! تو شعر ب

 

السلام علیک یابن ام البنین (س)


تو آینه علی نمایی عباس!
اوصاف تو یک به یک خدایی عباس!
تو شعر بلند مادر با ادبت
در مدح علی مرتضایی عباس!


تعداد بازديد : 320
جمعه 09 فروردین 1392 ساعت: 8:44
نویسنده:
نظرات(0)
مشاهده ادامه مطلب
زینب زنی شگفت، به نام محرم است این زن چقدر شکل قیام محرم است ! نامش همیشه حس عطش می دهد به شعر

 

زینب زنی شگفت، به نام محرم است

این زن چقدر شکل قیام محرم است !

نامش همیشه حس عطش می دهد به شعر

یادش درست، مثل سلام محرم است
در این همه شرنگ یزیدی که می وزد
شهد بهشتی است و به کام محرم است
او مرجع تمام سوالات عاشقی است
او امتداد راه امام محرم است
در مشک تشنه، عکس رخ یار دیده است
عمری است غرق شرب مدام محرم است
اصلا همیشه قصه به او ختم می شود
یک تن که نیست، بلکه تمام محرم است
یاللعجب چه حال غریبی نشسته است
در " ما رأیتُ..."ی که پیام محرم است !
#
زینب هنوز مانده و فریاد می کشد
در کار ِ نشر ِ نور ِ مرام ِ محرم است
" هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
او راز ِ سبز ِ ثبت ِدوام ِمحرم است ! "


تعداد بازديد : 291
جمعه 09 فروردین 1392 ساعت: 8:43
نویسنده:
نظرات(0)
مشاهده ادامه مطلب
قلب من شد مبتــلایت یا حسین عاشق صحن و سرایت یا حسین از خدا خواهم که روزی من شوم زائـــر کـ

 

قلب من شد مبتــلایت یا حسین

عاشق صحن و سرایت یا حسین

از خدا خواهم که روزی من شوم

زائـــر کــرب و بــلایـــــت یا حسین

کعبه هم گشته سیـه پوش شما

بر تـنـش رخـت عــزایت یا حسین

آرزو دارم نـــمـــــیــــرم تـــا شــود

جان مــن آخــر فـدایــت یا حسین

سـرمـه چـشــمـان بـیـمـارم شود

ذرّه ای از خــاک پـایــت یا حسین

زیر لب با خود چه نجـوا می کنی

روی نـی آیــد صــدایـت یا حسین

کـاش چــون حـرّ ریـاحــی عاقبت

قـسمـتم گــردد عنایت یا حسین

تا ابــد مـهـر تـو حـک شـد در دلم

تا دلـم شــد آشـنـایــت یا حسین

دوسـت دارم شـامـل حـالـم شود

در قـیـامت هـم دعـایت یا حسین

"سروده محسن زعفرانیه"


تعداد بازديد : 135
جمعه 09 فروردین 1392 ساعت: 8:41
نویسنده:
نظرات(0)
مشاهده ادامه مطلب
ترکیب بند یاحسین با یا حسین سینه ی ما بی شکیب شد دل پر کشید حالت روحش عجیب شد سر زد ز مشرق گری

 

ترکیب بند یاحسین
با یا حسین سینه ی ما بی شکیب شد
دل پر کشید حالت روحش عجیب شد

سر زد ز مشرق گریه جنون و بعد
عاشق میان کوچه ی عاقل غریب شد

تا یا حسین حرف دل خسته مان بود
در بارگاه عرش خدا میهمان بود

لبیک یا حسین مرا برده کربلا
پیغام تشنگی رسد از دشت نینوا

احساس می کنم که دگر سخت مرده ام
دیدم به چشم آتش بر بال خیمه را

این یا حسین عاقبت عاشقان بود
آبی تر از حقیقت یک آسمان بود

ای کاش چاره ای به دل خون جگر کنم
تا پا به ‌پای آبله‌پاها سفر کنم

بر گوشهای زخمی پر خون بچه ها
من مرحمی شوم به تو جان را سپر کنم

بالای نیزه ها که جهان خون چکان بود
بانوی آب در غم او نوحه خوان بود

این کاروان مسافر تاریخ می شود
بر هر چه ظلم قاصد توبیخ می شود

سر مبدا تمام قضایای رنج و غم
آن قصه ی قدیمِ در و میخ می شود

عالم تمام منتظر آن زمان بود
مولای عشق منتقم داستان بود


تعداد بازديد : 185
جمعه 09 فروردین 1392 ساعت: 8:37
نویسنده:
نظرات(0)
مشاهده ادامه مطلب
گمگشته کوی وفای زینب(س) عالمی گمگشته کوی وفای زینب است.....هر دلی دارد صفا مست صفای زینب است./

 

گمگشته کوی وفای زینب(س)


عالمی گمگشته کوی وفای زینب است....

.هر دلی دارد صفا مست صفای زینب است.

دردمندی امتیاز ساکنان شهر عشق.......

هرکه آنجا ساکن است دردآشنای زینب است.

کاروان عشق را دیدم که بعد از کربلا....

صف بصف چون درمکنون درقفای زینب است.

تشنگان معرفت را آب رضوان میدهند......

چشمه زمزم چو خواهی در منای زینب است.

دفتر عشق حسین .دارد جواز ثبت نام.......

گررضایت نامه میخواهی.رضای زینب است

سرگذشت قهرمانان رابسی خواندیم لیکن.........

سرور تاریخ سازان. مبتلای زینب است.

جان عزیز است وبه جانان دادنش بس نیکتر.......

هرکه باشد شیعه جان او فدای زینب است.

کشتی طوفان زده آید به شام از کربلا........

یک سری در نیزه یاران ناخدای زینب است.

توتیای چشم باشد خاک دشت کربلا...........

گریه بر زینب دوا وتوتیای زینب است.


تعداد بازديد : 149
جمعه 09 فروردین 1392 ساعت: 8:36
نویسنده:
نظرات(0)
مشاهده ادامه مطلب
سرور آزادگان نور دو عین. / .-آن ذبیح کربلا یعنی حسین. آخرین حجت زاصحاب کسا./. پنجمین آ لا له

 

سرور آزادگان نور دو عین. / .-آن ذبیح کربلا یعنی حسین.

آخرین حجت زاصحاب کسا./. پنجمین آ لا له آل عبا.

چون بسر آمد زمام مجتبی./. آن مطهر. دومین کان سخا.

پرده از سر امامت باز کرد./. از ولایت با برادر راز کرد

پس حسین آن زاده بنت هدا./. جانشین مجتبی و مرتضی.

گشت سکاندار کشتی نجات./ .ناجی گاه حیات و هم ممات.

لیک ای اگه دلان .دنیای دون ./.گربیافتددست نا اهل زبون.

بگذرد بیدا دها از حد خویش./.خیل مظلومان وقلب ریش ریش.
از سر کینه جفا کار دنی ./. آتش افروز در دخت نبی.

بهر دنیا و مقام وحب جاه./.حرمت دین راشکست آن روسیاه.

دور ا فتا ده به دست بولعین ./. دشمن دین خدا مسند نشین.

کینه بدر واحد را بسته اند ./. بر فراز منبرش بنشسته اند.

ریشه این ظلم گر جویا شوید./.ازسقیفه نطفه اش نقش آفرید

آل طاها یاکه ناموس زمان./.روح ایمان زمین و آسمان.

فاطمه با حیدر وآل نبی./.خون دل خوردند از خصم شقی.

ای قلم بس کن حیا را پیشه کن./.ظلم تا عرش آمده اندیشه کن.

شرم کن اوراق و دفتر واگذار ./.حرمت آل الهی را پاس دار

دفترو چشم قلم در اشک و خون./.از غم جانکاه واندوه فزون.

اشک خون میریزد از چشم قلم ./.میزند از جانب زهرا رقم.

پس که گوید از دوعین فاطمه./. از حسن هم ازحسین فاطمه.

ازحسین آن شافع روز جزا./. آن شهید تشنه کرب و بلا.

آن عزیز فاطمه.معنای عشق./.کربلا دارد به سر سودای عشق.

تا یزید از آن امام عارفان./.بیعتش را خواست تا سازد عیان.

مصلحت آن دید تا هجرت کند ./.بیعت از جد نکوسیرت کند.

شد زیثرب جانب کعبه روان./.تا به مظلومان دهد درس عیان.

ناگهان آمد خطابی از خفا./ . خیز و بگذر از حج بیت خدا.

کعبه عشق تو ای سرباز عشق./.کربلا باشد بخوان آواز عشق.

زمزم حج تو نهر علقم است./.جامه ات امروز احرام غم است.

ای مسافر ای به خلقت برترین./.حج دیگر را به از این برگزین.

آن ولی و سید وسالار دین./ .عترت پیغمبر و فخر زمین.

ماهی افتاده در دشت بلا./ .خوش نوایی داشت اندر نینوا.

آن امانت دار اسرار ازل./.می سراید روز عاشورا غزل.

خون من گر ناجی دین منست./.سربداری راز آیین منست.

دین جدم گر بماند پایدار ./.سر به نیزه می نمایم بی قرار.

اینک ای شمشیرهای خشم وکین./.خون وسرآماده احیای دین.

یاراسماعیل ویحیی ومسیح./. یارماشد خوش بود باشم ذبیح.

با قیامم مرگ راآسان کنم./.همچو یحیی آسمان گریان کنم.

میدهم تاریخ را درس وفا./. پیش جانان می دهم سر ازقفا.

گرچه اینک بیکس و یاور منم./.دادگاه عدل را داور منم.

پاره تن آخرین حجت زدین./.می ستاند انتقام از مشرکین.

شیعیانم بگذرند ازجان وتن./.یاد من باشندوگوینداین سخن.

تا قیامت این شعار امت است.
وردشان هیهات من الذله است.


تعداد بازديد : 203
جمعه 09 فروردین 1392 ساعت: 8:35
نویسنده:
نظرات(0)
مشاهده ادامه مطلب
اي كاش هميشه در كنارم باشي در حلقـه‌يِ عاشقي، نگـارم باشي خواهم زِ خدا، كه در شبِ اوّلِ قبر... «ي

 

اي كاش هميشه در كنارم باشي
در حلقـه‌يِ عاشقي، نگـارم باشي
خواهم زِ خدا، كه در شبِ اوّلِ قبر...
«يادِ عطشِ حسـين(ع) »...! يارم باشي


عليرضا علي سليماني (قطره)
تهران - 14/11/1391
21 ربيع‌الاول 1434


تعداد بازديد : 205
جمعه 09 فروردین 1392 ساعت: 8:34
نویسنده:
نظرات(0)
مشاهده ادامه مطلب
اشعار مدح حضرت زهرا(س) خادمت جبریل شد بال و پری پیدا کند خاک پایت شد مَلَک تاج سری پیدا ک

 

اشعار مدح حضرت زهرا(س)



خادمت جبریل شد بال و پری پیدا کند

خاک پایت شد مَلَک تاج سری پیدا کند



مصطفی از اولش هم در پی دختر نبود

بلکه بابای تو شد تا مادری پیدا کند



آن همه معراج رفتن علتش یک سیب بود

با همان تثبیت شد پیغمبری پیدا کند



بعد تو پیغمبری هم جمع شد اصلا چه کَس

می تواند در کنار تو سَری پیدا کند



در همین سجاده هم در مَسندِ، الله باش

فاطمه، باید خدا هم مظهری پیدا کند



مرتضی با آن مقامش تازه گردنبند توست

تا که هم تو هم خودش یک زیوری پیدا کند



بیشتر دنبال کسب فیض از قرب تو بود

نه که با وصلت بخواهد همسری پیدا کند



هر که از باب العطایت وارد جنت نشد

از محالات است باب دیگری پیدا کند



بی گمان محشر خودش اهل شفاعت می شود

هر که از تو رشته های معجری پیدا کند



از مباهات خدا پیداست که امکان نداشت

از نماز تو نماز بهتری پیدا کند



تو دعا کن تا بیاید مهدی ات با ذوالفقار

قبر پنهان گل نیلوفری پیدا کند



اجرا شده توسط حاج منصور ارضی


تعداد بازديد : 623
جمعه 09 فروردین 1392 ساعت: 8:23
نویسنده:
نظرات(0)
مشاهده ادامه مطلب
غلام رضا سازگار-حضرت زهرا سلام الله علیها-مرثیه/رباعی چرا بال و پر ما راشکستی نهال بی بر ما را

 

غلام رضا سازگار-حضرت زهرا سلام الله علیها-مرثیه/رباعی

چرا بال و پر ما راشکستی

نهال بی بر ما را شکستی

الهی بشکند قنفذ دو دستت

که دست مادر ما را شکستی

***

دعائی زیر لب دارم شبانه

تو آمین گوی ای ماه یگانه

الهی هیچ مظلومی نبیند

عزیزش را به زیر تازیانه

***

فلک دیدی چه خاکی بر سرم کرد

به طفلی رخت ماتم در برم کرد

الهی بشکند دست مغیره

که در این آستان بی مادرم کرد


تعداد بازديد : 217
جمعه 09 فروردین 1392 ساعت: 8:22
نویسنده:
نظرات(0)
مشاهده ادامه مطلب
امام زمان(عج)-مناجات راه طــــــولانــی ابـــروی تو طی خواهد شد شب ظـلمانی گـیسوی تو طی خو

 

امام زمان(عج)-مناجات



راه طــــــولانــی ابـــروی تو طی خواهد شد

شب ظـلمانی گـیسوی تو طی خواهد شد

هـمه ی مـسـئـلـه ها قـابل حـلّـنـد؛ بـدان!

راه لب های من و روی تو طی خواهد شد!


تعداد بازديد : 136
جمعه 09 فروردین 1392 ساعت: 8:16
نویسنده:
نظرات(0)
مشاهده ادامه مطلب
اشعار فاطمیه - امام علی(ع) - رضا رسول زاده با سوز مادرانه فقط گریه می کنی هر شب به یک بها

 

اشعار فاطمیه - امام علی(ع) - رضا رسول زاده



با سوز مادرانه فقط گریه می کنی

هر شب به یک بهانه فقط گریه می کنی



یک شب ز درد سینه فقط آه می کشی

یک شب ز درد شانه فقط گریه می کنی



می ترسم این سه ساله ی تو کم بیاورد

وقتی میان خانه فقط گریه می کنی



حنانه ام به جان علی آب رفته ای

روزانه و شبانه فقط گریه می کنی



هنگام پخت نان که کمی از دل تنور

آتش کشد زبانه فقط گریه می کنی



من که ندیده ام که چگونه تو را زدند

از درد تازیانه فقط گریه می کنی



حرفی که با علی غریبت نمی زنی

آرام و مخفیانه فقط گریه می کنی



بعد از هزار سال تو بر غربت علی

بانوی بی نشانه فقط گریه می کنی



رضا رسول زاده


تعداد بازديد : 297
جمعه 09 فروردین 1392 ساعت: 0:35
نویسنده:
نظرات(0)
مشاهده ادامه مطلب
حالا که رفتی خنده بر لب جا ندارد این اشک ها راهی به جز دریا ندارد دیگر مدینه جای ماندن نی

 

حالا که رفتی خنده بر لب جا ندارد

این اشک ها راهی به جز دریا ندارد



دیگر مدینه جای ماندن نیست بابا

این شهر بی تو حرمت ما را ندارد



گفتند یا شب گریه کن یا روز ... اما

دل که بگیرد روز و شب معنا ندارد



من خواستم حق ولایت را بگیرم

ورنه که یک قطعه زمین دعوا ندارد



وقتی سلام مرتضایت بی جواب است

این درد غربت گریه دارد یا ندارد؟



من آرزو دارم بیایم پیشت اما

می ترسم از روزی که او زهرا ندارد



سید یاسر افشاری


تعداد بازديد : 145
جمعه 09 فروردین 1392 ساعت: 0:31
نویسنده:
نظرات(0)
ليست صفحات
تعداد صفحات : 14
درباره ما
مطالب تصادفی
ورود کاربران
عضويت سريع
لینک دوستان

طراح : شیوا موزیک مترجم : قالب گراف